به مناسبت پنجاهمین سال درگذشت فروغ فرخزاد

اضطراب مرگ در برخی از اشعار فروغ نوشته ی پروین پناهی

تاریخ انتشار: دوشنبه 25 بهمن 1395 | 02:00 ق.ظ
اضطراب مرگ در برخی از اشعار فروغ نوشته ی پروین پناهی زمان مطالعه: ۲ دقیقه نخبگان : فروغ فرخزاد را شاعری پیشرو و اندیشمند می‌دانند که همواره در اشعارش دغدغه‌ی بشریت را داشته و تلاش کرده از این حیث به مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی نظر داشته باشد. فروغ در «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» به انواع اضطراب‌های مدرن بشری اشاره می‌کند: اضطراب تنهایی، مرگ، جنگ، […]
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

نخبگان : فروغ فرخزاد را شاعری پیشرو و اندیشمند می‌دانند که همواره در اشعارش دغدغه‌ی بشریت را داشته و تلاش کرده از این حیث به مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی نظر داشته باشد. فروغ در «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» به انواع اضطراب‌های مدرن بشری اشاره می‌کند: اضطراب تنهایی، مرگ، جنگ، خیانت، نبود آزادی و…

در میان اشعار فروغ اشاره‌ی او به مرگ بسیار است؛ حتی اشاره به مرگ خویش:
«مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور…»

فروغ از انسانی می‌گوید که جاودانه نیست و این مضطربش می‌کند:
«از دریچه نگاه می کنم
جز طنین یک ترانه نیستم
جاودانه نیستم!»

هراس از مرگ در انسان مدرن قرن بیستم چنان همه‌گیر است که لحظه‌ای آن را به خود نمی‌گذارد. آن‌قدر نزدیک که هر روز با فکر مرگ زندگی می‌کند تا جایی که مجبور بشود روزی با آن کنار بیاید. در این‌جا فروغ می‌گوید:
«نجات دهنده در گور خفته است
و خاک، خاک پذیرنده
اشارتیست به آرامش»

فروغ از زنی می‌گوید که بارها مرده است. او برای بارها مردن دلایل بسیاری داشته است. گاهی فقدان عشق، تنهایی، گاهی دوری از وطن، دوری از فرزند، افسردگی و دلایل متعدد دیگر… اما هرچه هست مرگی است که به گفته‌ی خودش بارها اتفاق افتاده است. پس مرگ تنها جدایی روح از جسم نمی‌تواند باشد:
«حق با شماست
من هیچ‌گاه پس از مرگم
جرئت نکرده‌ام که در آیینه بنگرم
و آن‌قدر مرده‌ام
که هیچ‌چیز مرگ مرا دیگر
ثابت نمی‌کند.»

«ولتر» می‌گوید: «انسان تنها موجودی است که به تجربه می‌داند که خواهد مُرد.»
این مرگ‌آگاهی در بسیاری از اشعار فروغ دیده می‌شود، در هراس از لحظه‌ای که کار تمام می‌شود و کاری از دست بر نمی‌آید! در این مضمون فروغ می‌گوید:
«به مادرم گفتم: دیگر تمام شد!
گفتم همیشه پیش از آن‌که فکر کنی اتفاق می‌افتد. ..
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم.»

یکی از دغدغه‌های انسان مدرن مرگ است. این‌که آدمی به زمان مرگ خویش آگاه نیست و این بسیاری از انتخاب‌هایش را در هم می‌ریزد. این عدم قطعیت، و ندانستن زمان مرگ اندوه و هراس و اضطرابی را در شاعر به وجود آورده که در اشعارش دیده می‌شود. اگرچه مرگ سرانجام به سراغ تمامی موجودات خواهد آمد اما انسان این قدرت را دارد که با آثار خود، خود را جاودانه کند.

خبر صفحه اول روزنامه اطلاعات
بهمن پنجاه سال قبل
درگذشت فروغ فرخزاد

آخرين اخبار
پر بحث ترين
اینستاگرام نخبگان
محل كد آمار