سوگنوشته ای برای یاور خان ،نماد مردانگی در روزگاری که عافیت طلبی، میدان دار بود! نوشته سید حمید حسن زاده

تاریخ انتشار: سه شنبه 13 مهر 1400 | 22:47 ب.ظ
سوگنوشته ای برای یاور خان ،نماد مردانگی در روزگاری که عافیت طلبی، میدان دار بود!   نوشته سید حمید حسن زاده زمان مطالعه: ۲ دقیقه “بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی/ در سینه های مردم عارف مزار ماست” مرگ، باز هم میان ما و یکی از مردان سترگ و سلحشوری بزرگ، با روحی سرکش و شجاعتی بی مانند، جدایی افکند. ای داد و ای دریغ که شیر آهنکوه مردی ایراندوست، که از سرافرازی های زاگرس، سربلندی و شکیبایی […]
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

“بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی/ در سینه های مردم عارف مزار ماست”
مرگ، باز هم میان ما و یکی از مردان سترگ و سلحشوری بزرگ، با روحی سرکش و شجاعتی بی مانند، جدایی افکند.
ای داد و ای دریغ که شیر آهنکوه مردی ایراندوست، که از سرافرازی های زاگرس، سربلندی و شکیبایی را به ارث برده بود چهره در نقاب خاک کشید. مردی که همواره حقگو و حق طلب بود و تا پای جان از ارزشهای ایلی و ملی خود، پاسداری کرد و از هر هجمه و حمله نهراسید. او همواره در زاویه درست تاریخ ایستاد. نستوه و استوار،در روزگاری که مرد ره خطر، کم بود.وفادار و مردمدار.در زمانه ای که بسیاری، از خوف و خطر، به گوشه عزلت خزیده اند او در هر هنگامه ی سخت، خط شکن و پیشرو بود. شادروان آیاور سلطانی را می گویم. نماد و نمود مردانگی در روزگاری که عافیت طلبی، میدان داری می کرد. در روزهای سخت، در کنار دکتر شاهپور بختیار که او را می ستود ایستاد و با او همراهی و همدلی کرد.اگر چه این جوانمردی و همراهی، رفتارهایی تلخ و روزگاری سخت را برایش به ارمغان آورد.اما او کسی نبود که میان ارزش های والای انسانی و ایران خواهی و تاوان لجاجت و کج فهمی دیگران، راه عافیت و سکوت برگزیند.او بود که هرگز در برابر نامردیها و رنج ها، سر خم نکرد.راست قامت و بی باک، برای گرامیداشت ارزشهای والای انسانی، ایستاد و تاوان داد اما هرگز، سر خم نکرد و آخ نگفت.عاشقی پاکباخته،پاکباخته ای پاک و وارسته.برادری بزرگوار و پدری مهربان. و خلاصه مردی به غایت مرد و شکیبا و مردم دار.
شادروان آیاور سلطانی، نماد بسیاری از باورهای انسانی بود که دیکران با نگاهی رشک انگیز، به دلداری و بزرگی اش می نگریستند و به بزرگی و بزرگواری اش،غبطه می خوردند.
و خوشا به حالش که سربلند زیست و جاودان ماند. درگذشت آن مرد سترگ و دوست و برادر بزرگم، مایه ی تاسف و تاثر بسیار گردید. اما در برابر اراده پروردگار،جز شکیبایی چه میتوان کرد؟
به گفته ی سخن سرای بزرگ توس:”ز مادر همه مرگ را زاده ایم” و سرنوشت محتوم هر انسانی، سرانجام مرگ خواهد بود.اما تنها یک راه، تا جاودانگی ممکن است و آن نام نیک و نیک کرداری آدمی است تا بتواند بر مرگ چیرگی یابد. آنگونه راهی که آن مرد بزرگ، برگزیده بود و بدون تردید، نام و یادش،همواره زنده و جاویدان خواهد ماند. آری بر مرگ چیرگی یافته،چرا که نام و یاد او در ذهن و زبان همه ی مردمی که او را می شناختند،جاودانه و همیشگی خواهد ماند.این راز مانایی،پیوستن به بیکرانه ای است که میرایی در او نیست، هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ثبت است بر جریده ی عالم،دوام ما”
در پایان وظیفه ی خود می دانم به همه ی خانواده،فرزندان و قوم بزرگ بختیاری و ایل جلیل وبزرگ گندلی (قندلی)مراتب همدردی و تسلیت خود را ابراز بدارم. از درگاه خداوند بزرگ برای آن برادر عزیز سفر کرده،آمرزش الهی و برای همه ی بازماندگان،تندرستی و شکیبایی خواستارم.
سید حمید حسن زاده

آخرين اخبار
پر بحث ترين
اینستاگرام نخبگان
محل كد آمار