دو شعر از کتاب “به نفع رویاها”
سروده رستم اله مرادی:
به آینه ای در میان
به علفزار ، اگر نمی مُردی پوشیده ی تندر
گیسو نمی بریدم
به آینه ی در میان وعطرهای در خفا
باز برمی خاستم
و برمعنای نانوشته ای از رود
دو ستاره می افروختم
اگر نمی مُردی تو و من
پس از بریدن ِباران !
؟
وفاجعه ی ملال
کافی نیست
؟
یا که سنگ هم باید شعله ور شود .
زندگی نامه ی شاعر:
اله_مرادی_رستم (آذران) و (فرود شهیدی)
زادروز: ۱۳۳۸/۰۳/۲۳ ازدست رفتن :۱۳۸۹/۰۹/۲۱
زنده یاد#رستم_اله_مرادی (که شعرها و مقاله های اش سال ها با نامِ #آذران و یا نامِ واقعی اش، در نشریه های ادبی کشور و خارج از ایران، به چاپ می رسید)، در خانواده ای کارگری به دنیا آمد.
#رستم؛ علت ِ گرایشِ خود را به ادبیات وبه ویژه شعر، ناشی از نگاه اش به اختلاف سطح ِزندگی ِمردم در مسجد_سلیمان می دانست.به قولِ خودش قصرِ های #بنگله ای در ۱۰۰ متریِ حانه های کارگری وحتی حلبی آبادها را می دید و غمگین می شد. در۱۷ سالگی، اولین شعرش، در مجله ی شماره ۴۰#جوانانِ_رستاخیز، به چاپ رسید. یادداشتی دلگرم کننده از زنده یاد #منوچهرآتشی،براین شعر؛ کمکی بود بر شناسانده شدنِ شاعری جوان و با استعداد که بعدها و تا سال ۵۷ چاپِ شعرهای اش در نشریات ادامه پیداکرد.
دوره ی ۱۰ ساله ی، سکوت و انزوای شاعر و دبیر ادبیاتِ دبیرستان های#مسجدسلیمان ، در سال ۶۶ شکست و چندی نگذشت که نشریه های استانی در صفحه ی ادبی و نشریات ادبی مانند #آدینه،#دنیای_سخن، #کِلک، #کادح و نشریه های خارج از کشور مانند#قلمک و هم چنین#خط از او مقاله وشعر به چاپ می رساندند و مورد تایید بسیاری از بزرگانِ شعر قرار گرفت..
#اله مرادی نتوانست، بسیاری از شعرها و مقاله های #ادبی_پژوهشی اش مانند((#نگاهی به اندیشه های اجتماعی در شعرِ#نیمایی ) ، را به چاپ برساند، تنها کتاب چاپ شده از او، مجموعه شعری ۱۰۴ صفحه ای به نامِ ((#به_نفع_رویاها)) است که کم تر از دوسال به پایان زندگی اش، منتشر کرد و موردِ توجهِ منتقدین وشاعرها، قرار گرفت.