از اهل قلم تا اهل کیبورد ؛ نوشتاری از محسن آزموده
چهاردهم تیرماه در تقویم رسمی ایران به عنوان «روز قلم» ثبت شده است.
در روزگار کنونی عموم افراد با گوشی و کیبورد (صفحه کلید) تایپ میکنند (مینویسند) و مصرف قلم و کاغذ به نسبت گذشته بسیار کم شده. بنابراین شاید بهتر است به جای روز قلم، اگر منظور روزی برای پاسداشت نویسندگان است از روز کیبورد یا روز صفحهکلید یاد کرد. البته هنوز در مدارس و دانشگاهها، دانشآموزان و دانشجویان با مداد و خودکار مینویسند، پزشکان نسخه را با ابزاری مشابه مینویسند، نجارها و بسیاری از فنی کارها، بالای گوششان مداد یا خودکار دارند، خیاطها دست به قلمند و بقالها و بسیاری دیگر از فروشندگان، حساب مشتریان را با مداد و خودکار در دفتر مینویسند یا فاکتور پر میکنند. سیاستمداران و بزرگان هم که برای دستخط و در نتیجه قلم اهمیت خاصی قائلند و نامهها و مکتوبات شخصی یا مهم را به دست خود و با قلم مینگارند.
بنابراین همچنان نوشتن با قلم منقرض نشده و هنوز در جیب و کیف عموم افراد با سواد، چیزی که مصداق آن باشد، هست حالا میخواهد خودکار باشد یا مداد یا خودنویس یا رواننویس یا اتود یا… اما بسیاری از این مصادیق قلم، امروزه به اشیایی «لوکس» و زینتی بدل شدهاند و کمتر کسی در جیب و کیفش خودنویس یا رواننویس دارد، هم به دلیل هزینه آنها و هم به خاطر دردسرهای احتمالی مثل جوهر پس دادن. اصولاً یکی از دردسرهای «اهالی قلم» در گذشته همین جوهر پس دادنها بود لابد همه ما خاطراتی داریم از زمانهایی که به دنبال یافتن چیزی دست در زیپ کیفمان کردهایم و وقتی دستمان را بیرون آوردهایم آن را سیاه یا سرخ یا آبی دیدهایم، رنگی که معمولاً خیلی دیر و با بدبختی پاک میشد. احتمالاً برای بسیاری از ما پیش آمده که یک رواننویس یا خودنویس خوشگل و گرانقیمت را به نشانه تفاخر در جیب جلوی پیراهن سفیدمان گذاشتهایم و چند ساعت بعد ناگهان جلوی آینه متوجه شدهایم یا کسی به ما گفته که جوهر پس داده و گند زده به کل لباس، لکهای سیاه یا آبی که به هیچ عنوان پاک نمیشود.
یک دردسر دیگر اهل قلم که بیشتر برای خودکار به دستان دست و پاچلفتی یا حواسپرت رخ میداد، این بود که معمولاً در اثر کثرت استفاده از خودکار، ناخودآگاه کل دست و بالشان جوهری میشد و ای بسا ناخودآگاه با خودکار روی لباسهایشان خط میکشیدند، خطوطی که هم لباس را از ریخت میانداخت و هم به سختی و بدبختی پاک میشد. مشکل دیگر نویسندگان با خودکار، غلطهای نگارشی و املایی یا تصحیحات و اصلاحات بود و هست.
فرض کنید یک اهل خودکار، جمله یا کلمهای را نوشته و بعد به این نتیجه میرسد که باید آن را تصحیح کند ۳ راه بیشتر ندارد، یا اینکه به کلی بیخیال نوشته سابق شود و کاغذ را عوض کند و از نو بنویسد، یا روی نوشته مورد نظر خط بکشد که چندان صورت خوشی ندارد یا اینکه از لاک غلطگیر یا تیغ استفاده کند و موضع مربوطه را به نحوی پنهان کند و دوباره رویش بنویسد. بسیاری از نویسندگان باسابقه و حرفهای برای مقابله با این دردسرها از مداد استفاده میکردند و میکنند. اما مداد هم مشکلات خاص خودش را دارد از جمله اینکه نوشته با مداد با مرور زمان کمرنگ و کمرنگتر میشود، نوک مداد بعد از دو- سه سطر نگارش، کند میشد بنابراین باید آن را مدام تراشید ضمن آنکه استفاده از تراش آلودگیهایی به جز سیاهی نوک کربنی به همراه داشت، منظور تراشههای چوبی است که پس از تراشیدن به وجود میآید.
همچنین اگر جنس مداد خیلی خوب نبود یا زیاد ضربه میخورد، نوک سیاه کربنی محصور در چوب ترک بر میداشت، یا با کوچکترین فشاری نوک میشکست و باز باید میتراشیدی. اما به رغم همه این مشکلات، نگارش با قلم مزایا و فوایدی ارزشمند به همراه دارد که کمترین آنها همان موضوع دست خط است. تقریباً همه متفقالقولند که گذشتگان دستخطهای زیباتر و قشنگتری داشتند. خط خوب و زیبا و شکیل غیر از آنکه یک هنر ارزشمند و ستایشبرانگیز است در گذشته تا حدود زیادی نشاندهنده سطح فرهیختگی و حتی جنبههایی از شخصیت صاحب قلم نیز بود. به علاوه نوشتن با قلم سبب میشود که نویسنده با طمأنینه و آرامش بنویسد و روی کلمات و جملات تأمل بیشتری کند و در نتیجه تعداد غلطهای نگارشی و ویرایشی و املایی و بلکه محتوایی آنچه مینویسد به میزان قابل توجهی کاسته شود. احتمالاً اگر دکتر شریعتی در روزگار ما حضور داشت به جای «توتم من، قلم من است» میگفت: «توتم من، کیبورد من است»!
از قضا در روزگار ما به واسطه فراگیر شدن گوشیها و ابزارهای هوشمند و شبکههای اجتماعی و اینترنت، «اهل کیبورد» زیاد شدهاند، کسانی که باورها و درونیات خود را به رشته ن
گارش درمیآورند و با دیگران به اشتراک میگذارند. اما پرسش این است که به واقع چه تعداد از آنها «اهل قلم» به معنای راستین آن هستند؟ یعنی کسانی که به راستی به ادب نوشتن احترام میگذارند و اگرچه با خودکار و مداد نمینویسند اما مثل قلم به دستان قدیم به تکتک واژههایی که از کتم عدم به روی صفحه روشن روبهرویشان به وجود میآورند، هم از نظر محتوایی و هم از حیث صوری فکر میکنند و تا سر حد امکان به همه جوانب آن میاندیشند؟