خـوزستان، سـرزمینِ مـقدّس
خوزستان، سرزمینی که در رگهایش، روح حماسه جاری است؛ دیاری که نامش با ایثار عجین شده و از خون شهیدانش، لاله دمیده است. اینجا، نقطهی تلاقی زمین و آسمان، جایی که ملائکه هم به آن تبرّک میجویند. اینجا، دشتهای شلمچه و فکه، نجوای عاشقانه شجاعت را زمزمه میکنند و اروند خروشان، ترنّم حماسه بزرگمردانی را میسراید که جان دادند اما خاک، نه.
در جنوب غرب ایران، بر کرانههای نیلگون خلیج فارس، خوزستان، این پایتخت حماسی ایران، همچون نگینی میدرخشد؛ با شیرمردانی از جنس «هور» و شیرزنانی که سالها در فراق جگرگوشهشان، با نالههای نینوایی لالایی سرودند و سرودههایش را هور، هنگام غروب نجوا میکرد.
هر گوشه از خوزستان، معبدِ عاشقان است و عارفان؛ مامن شیرانِ روز و پارسایان شب. اینجا، حتی نیشکرزارهایش هم بوی خون و خمپاره میدهد؛ از خاک شیرین هفتتپهاش، پنجاه و هفت دلاور به افلاک رسیدند و خونِ «ابوترابها» در پهنه کشتزارهای سرسبزش، شوری شیرین افکندهاست؛ اینجا، رگِ غیرت «عباسها» و «رحمانها» زیر بمباران بیمحابا و موج خمسه خمسه بعثیها، شرافت و مردانگی را بر تاریخ حک کرده است.
در این نقطه از ایران، هر شهید، داستانی ناگفته از رشادت و فداکاری دارد؛ حکایتی که با نفسِ گرم حاج صادق عجین شده و اگر گوشِ جانتان را بر خاک «طلائیه»اش بگذارید و پیشانی بر آستانش بسایید، این شور دلانگیزِ به جامانده از «بدر» و «خیبر»، هنوز در دلِ تاریخ زمزمه میشود: «فضای جبهه حق شورشی افکنده بر جانم»؛ شور و شورشی که بر جانشان افتاد و عاشقانه به دیدار جانان رهسپارشان کرد.
۲۴ هزار شهید سرافراز استان خوزستان، ثمره همین شور و شوق و جانفشانیها بود؛ شهدایی که یادشان تا ابد در این سرزمینِ مقدّس زنده خواهد ماند. پاسداشت شهدا در دومین گنگره ملّی، نغمهای از حماسه و ایثار است؛ نغمهای که در تاریخ طنین انداز میشود و پیوند دهنده نسل امروز با فرهنگ ناب ایثار است؛ نسلی که باید بداند ایران امروز، ثمره جانفشانیهای حماسهسازان دیروز است.
با پاسداشت شهدا و ارتباط نسل حاضر با فرهنگ ایثار و حماسه، جوانان، با دلی آرام، قلبی مطمئن و ایمانی راسختر، به سوی آینده روشن ایران گام برخواهند داشت؛ روح ایثار و شهادت همچون گنجینه ارزشمند، باید همواره در ذهن و قلب جامعه جاودانه بماند؛ برپایی کنگره ملی ۲۴ هزار شهید سرافراز استان خوزستان، گامی در راستای این جاودانگی است…