استاندار قوی هست اگر اجازه دهیم

نوشتاری از داریوش بهارلویی

اعتدال نخبگان | خواندن یادداشتی درباره استاندار و برخی مطالب منتشره در نقد عملکرد کوتاه مدت وی که بیشتر حواشی انتصاب ها می باشد، موجب شد چند نکته ای مورد اشاره قرار گیرد. برخی مطالب عمومی چون استاندار باید مستقل باشد، قدرت پیاده سازی راهبردها و برنامه ها را داشته و یا اینکه نمایندگان نباید در بعضی امور از جمله انتصابات دخالت نمایند، اصولی کلی است که کمتر کسی با آن مخالفت دارد.

انتظار است همه عاقلان سیاسی و اجتماعی بر اصول مشکلی نداشته باشند. اما انطباق دادن آن با استاندار جدید خوزستان اندکی جای تامل دارد. یک سری فرآیندهای ناصواب متاسفانه در فضای سیاسی – اجرایی کشور وجود دارد که برای تغییر آن نیاز به عزمی همگانی و فرهنگ سازی عمیق به شدت حس می شود.

حداقل طی ۳ دهه که دخالت ها در بعضی امور فزونی گرفته، وارونه کردن جهت به راحتی میسر نیست. اگر دخالتی وجود دارد و یا اقدام به آن می شود، بخش مهمی اتفاقا خود رسانه ها، حامیان جریانات سیاسی و نخبگان مسبب بوده و چنین فضایی را ایجاد می نمایند. حضور قوی افراد مختلف جهت اخذ حمایت در دفاتر و جلسات پنهان و آشکار و رای زنی هایی که اکثرا توسط مدیران و حامیان جریانات صورت می گیرد، مبین این نکته است که ما هم چندان اعتقادی به شایسته‌نگری و استقلال تصمیم نداریم.

متاسفانه به جز نمایندگان محترم، برخی نهادها و تشکیلات های دیگری نیز وجود دارد که خود را محق در فرآیندها می داند. فشار رهبران ستادهای انتخاباتی و گلایه مندی آنها نیز مجدد در همین راستا قابل تبیین است.

فعالیت در ستادها و یا هزینه کرد و هر اقدامی، حقی نباید برای کسی ایجاد کند. آیا واقعا چنین است و سهم خواهی وجود ندارد؟
چه کسانی سهم خواهی کرده و فضایی دخالت آمیز ایجاد می کنند؟ استاندار؟

طبیعی است همه ی ما انتظار داریم استاندار نه بر اساس فشارها و جریانات که بر مبنای توانمندی ها و صفات شایسته دست به تغییرات لازم بزند.

دقت شود تغییرات لازم و نه گسترده. آیا فشار بر تغییرات همه سطوح بدون توجه به سایر پارامترهای لازم، باب دخالت را باز نمی کند؟
آری در این بین ممکن که نه، حتما عده ای نیز یافت می شوند که با برگشتن جهت باد، تلاش برای ابقا و یا بقای خود دارند.

ما منکر این ناملایمات نبوده و دقت بیشتر را خواهانیم. اما چنین امری ناشی از ضعف یا عدم توانایی استاندار نیست بلکه ریشه در بی اخلاقی های سیاسی دارد. به هر شکل در حالی که انتظار یک استاندار قوی و جلوگیری از دخالت، معقول به نظر می رسد، حمله به ریشه ها و تنگ کردن فضا برای کسانی که بستر را مناسب چنین دخالت ها و کج روی هایی می کنند نیز باید مورد توجه باشد.

حال این افراد گروههای سیاسی، نمایندگان، نخبگان، جریان شکسته خورده انتخاباتی و یا رسانه ها باشند فرقی ندارد. ما بسیاری از زمان ها، چندان به بسترهای شکل گیری توجهی نداریم. یک بار نوشتیم خوب است اندکی جریانات و افراد نخبه استانی خاموشی موقت برگزینند و اجازه دهند در یک فضای آرام و بدون فشار استاندار به مدیریت بپردازد. آیا چنین چیزی رخ داده است؟

استاندار خوزستان می تواند موفق باشد اگر ما وی را یاری دهیم. باری از ذهنش برداشته و در حمایت از تصمیماتش بایستیم. باب نقد بسته نیست لیکن اجازه دهیم استاندار الگوی ذهنی و مدیریتی خویش را برای پیشبرد امور، پیاده کرده و زمانی برای رتق و فتق مشکلات استان بیابد. کافی است به سفر ریاست جمهور و آن سیل نقدها و گلایه ها از هر برنامه سفر توجه کنیم تا درک کرده که ما خود نیز کم از دخالت گران آشکار و پنهان نداریم.

همه را گفتیم اما معنای آن عدم نظارت و چشم بستن بر اشتباهات نیست. با نقد منصفانه و بیان درست چالش ها و یا کوتاهی ها به کمک استان برویم. یکی از مهمترین وظایف و مسئولیت های اجتماعی هر فرد با خرد و مطلع، آگاهی بخشی به جامعه پیرامون است. باید بگونه ای شود که هر کس بر اساس کارنامه اجرایی و مدیریتی شناخته شده و به خود جرات ندهد برای انتصاب و یا هر امری به جایی مراجعه نماید.

در اصل آن را دون شان و نقطه ضعف به حساب آورد تا یک موقعیت. از آن سمت هم کارنامه محوری باید شاخص نهایی باشد.می توان تغییر ایجاد کرد اگر که خواهان آن باشیم. اندکی از توصیه، پیشنهاد، تلفن و درگوشی حرف زدن با استاندار دست برداریم، اوضاع بهتر خواهد شد. به امید بهروزی استان و سکاندار آن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا