خوزستان نه آب دارد و نه هوا ؛ ایستاده در غبار بی کسی!
نوشتاری از محسن مرادی

خوزستان نه آب دارد و نه هوا .اما تا دلتان بخواهد نفت دارد ،گاز دارد، سیمان دارد، نیشکر دارد، فولاد دارد، پتروشیمی دارد،گاز دارد و ….اما سهم مردم از این همه داشته ،نداشتن است.بیکاری و بیماری حاصل و عصاره فعالیت صنایع بزرگ در استان خوزستان است.حتی حساب های بانکی این صنایع بزرگ در تهران است و عایدی و سود مبالغ کلان را بانک های دیگر استان های می برند و دود و آلایندگی ان سهم مردم خوزستان.وام و تسهیلات این حساب ها سهم مردم دیگر است و خوزستانی ها تنها تسهیلات شان رنج و بیکاری و چشم انتظاری است.خوزستان مادر شهری است که شیره جان را می کشند و خود در گوشه ای می ایستد و به سختی نفس می کشد.اما دریغ و درد که انگار فریاد رسی نیست تا حق مردم مظلوم و ولایتمدار خوزستان را از فلرهای نفتی و برداشت سیاه نیشکرها و فعالیت پتروشیمی ها و فولاد ها و … بگیرد.خوزستان نه آب دارد و نه هوا.اما سرزمینی است که رنج کشور را به دوش می کشد و اما با این حال با نجابت جنوبی اش دم بر نمی زند.
مسئله آلودگی هوا به لیل ریزگردها و صنایع آلاینده، یکی از چالشهای جدی زیستمحیطی مردم خوزستان است که سالها با آن دست و پنجه نرم می کنند اما در این جنگ نابرابر محیط زیستی ریزگردها و دیگر آلاینده ها پیروز بی صدا اما وحشتناک و کشنده میدان است.راهروهای بیمارستان ها و مطب پزشکان متخصص ریه و آسم و آلرژی و پوست و… پر است از این بازندگان میدان نبرد ریزدگردها و مردم بی دفاع و مظوم خوزستان به خصوص اهواز. مدیریت بحران ریزگردها در خوزستان یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی و اجتماعی در این منطقه بوده است. ریزگردها نه تنها بر سلامت مردم تأثیر منفی میگذارند، بلکه بر اقتصاد، کشاورزی و زندگی روزمره نیز تأثیرات گستردهای گذاشته است. روزگاری استان خوزستان مهاجرپذیرترین استان ایران بود و هنوز رگه های از این مهاجر پذیری را می توان در کوچه پس کوچه های آن را مشاهده کرد.اما در این سالها که آلاینده ها نفس مردم را تنگ کرده اند و ریزگردها مهمان ناخوانده مردم شده اند و تعطیلی مدارس و دانشگاه ها را به دنبال دارد مردم خوزستان به مهاجرت به سایر استان ها روی آورده اند.به طوری که می توان گفت استان های شمالی و شیراز و اصفهان در ده سال گذشته بیشترین مقصد مهاجران خوزستانیبوده است. طبق آمار در سالهای ۱۳۹۵تا ۱۴۰۰ به ترتیب استانهای خوزستان، لرستان و کرمانشاه ، مهاجرفرستترین استانهای کشور بودهاند و استانهای تهران و البرز هم مهاجرپذیرترین استانهای کشور اعلام شدند.
بحران آب و هوا با وجود مناطق محروم یا کمتر توسعه یافته در خوزستان سبب شده تا با پدیده ای به نام مهاجرت داخلی روبرو شویم. موضوع آب، بهداشت و اشتغال، سه مقوله مهمی است که در تسریع و تسهیل روند مهاجرت داخلی تاثیر زیادی داشته و به نظر می رسد، دولت می بایست برای برخورد هوشمندانه با این موضوع، اقدامات بخردانه ای را در دستور کار قرار دهد تا فرآیند مهاجرت داخلی، آسیب های اجتماعی و فرهنگی را در بر نداشته باشد.
اما باید این سوال مهم پرسیده شود که سازمان سازمان محیط زیست و دیگر نهادهای مرتبط، در قبال سلامتی مردم وظایف مهمی دارند که گاها به دلیل ضعف در اجرا یا عدم برنامهریزی مناسب، با قصور مواجه شدهاند. مردم خوزستان به خصوص اهواز، مانند بسیاری از شهروندان دیگر در سراسر ایران، حق دارند هوای پاک و محیط زیستی سالم داشته باشند. آلودگی هوا در اهواز و دیگر شهرهای خوزستان به یک مشکل جدی تبدیل شده است که سلامت و کیفیت زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. درخواست مردم برای هوای پاک کاملاً بهجا و ضروری است.جلسات و نشستهای بدون خروجی عملی و مؤثر نمیتوانند پاسخگوی نیازهای فوری و بلندمدت مردم باشند. آنچه مردم نیاز دارند اقدامات عملی، برنامهریزی دقیق و اجرای سیاستهای مؤثر برای کاهش آلودگی هوا و بهبود کیفیت زندگی است. این اقدامات میتوانند شامل توسعه حمل و نقل عمومی پاک، کاهش انتشار آلایندهها از صنایع، افزایش فضای سبز شهری و ارتقای آگاهی عمومی درباره محیط زیست باشد.دولت و مسئولان باید به این درخواستها پاسخ دهند و با مشارکت مردم و کارشناسان محیط زیست، راهحلهای پایدار و مؤثری برای مقابله با آلودگی هوا ارائه کنند. هوای پاک نه تنها یک حق اساسی است، بلکه تضمینکننده سلامت و آینده بهتر برای همه است.
سازمان محیط زیست و سایر نهادهای مرتبط اغلب به جای ارائه راهحلهای پایدار و بلندمدت، به اقدامات مقطعی و کوتاهمدت متکی بودهاند. این موضوع باعث شده است که مشکل آلودگی هوا بهطور ریشهای حل نشود و هر ساله تکرار شود.عدم تدوین برنامههای جامع برای کاهش آلودگی هوا و مقابله با ریزگردها از جمله نقاط ضعف مدیریتی در این حوزه است.عدم شفافیت و پاسخگویی به مردم خوزستان باعث ایجاد نارضایتی شدیدی شده است و فضای مجازی محل بیان اعتراضات بسیار شده است چرا که اطلاعات مربوط به میزان آلودگی هوا و خطرات آن بهطور شفاف در اختیار مردم قرار نمیگیرد. این موضوع باعث میشود که مردم نتوانند اقدامات لازم برای محافظت از خود را بهموقع انجام دهند.پاسخگویی نهادهای مسئول در قبال پیامدهای آلودگی هوا بر سلامت مردم اغلب ضعیف بوده است.آلودگی هوا در خوزستان بهویژه برای گروههای آسیبپذیر مانند کودکان، سالمندان و افراد مبتلا به بیماریهای تنفسی و قلبی خطرناک است. افزایش موارد بیماریهایی مانند آسم، برونشیت و سرطان ریه از جمله پیامدهای این آلودگی است.سازمان محیط زیست و سایر نهادهای مرتبط نتوانستهاند بهطور مؤثر از سلامت مردم در برابر این خطرات محافظت کنند.
قصور سازمان محیط زیست و سایر نهادهای مسئول در قبال سلامتی مردم خوزستان در برابر آلودگی هوا، ناشی از ضعف در برنامهریزی، کمبود منابع، عدم شفافیت و اقدامات ناکافی برای کنترل منابع آلاینده است. برای بهبود این وضعیت، نیاز به یک رویکرد جامع و بلندمدت است که شامل تقویت نظارت بر صنایع، اجرای قوانین زیستمحیطی، تأمین امکانات بهداشتی و افزایش همکاریهای منطقهای و بینالمللی میشود. همچنین، شفافیت و پاسخگویی نهادهای مسئول در قبال مردم باید افزایش یابد تا اعتماد عمومی به اقدامات دولت تقویت شود.
هر چند سازمان محیط زیست در اقدامی غافلگیر کننده دوباره دست به انتخاب مدیر کلی برای محیط زیست خوزستان زد که وی یکبار قبل تر بر صندلی مدیرکلی محیط زیست استان خوزستان تکیه زده بود و اگر توانایی لازم را داشت که در همان مدت حضورش به عنوان مدیرکل ،به این آشفته بازار زیست محیطی در خوزستان پایان می داد اما متاسفانه سازمان محیط زیست کشور در خوزستان دور تسلسل بیهوده می زند.این وسط فقط سلامتی مردم در لابیرنت های سیاسی و … قربانی می شود.
امروز هم شینا انصاری رییس سازمان محیط زیست کشور به خوزستان آمد و در جلسه ای به ایراد سخن پرداخت. جلسه ای که جز حرف های تکراری و نخ نما عایدی برای سلامت مردم خوزستان نداشته است.تنها نکته قابل برداشت از این جلسه شاید این باشد که “رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور با پیشنهاد اینکه، ۵ درصد عوارض آلایندگی به پایش و کنترل آلودگی هوا در خوزستان اختصاص داده شود، گفت: تشکیل کارگروه ملی کاهش آلودگی هوا فرصتی ارزشمند برای خوزستان است تا با استفاده از این نگاه، مشکلات محیطزیستی خود را حل کند.”
خدا به داد سلامتی مردم خوزستان برسد.
خوزستان نه آب دارد و نه هوا …