چرا خوزستان از قافله توسعه عقب ماند؟

نوشتاری از محسن مرادی

باید اعتراف کرد که خوزستان نسبت به سایر استان های کشور دچار عقب ماندگی و عدم پیشرفت به مانند آنها بوده است و انگار ضرباهنگ توسعه در دیگر استان ها به سرعت بوده اما از این سو خوزستان نه تنها در حالت سکوت و رخوت درجا زده بلکه از میزان داشته هایش نیز مغفول و به مرور آنها را از دست داده است. با این حال عقب‌ماندگی خوزستان نسبت به برخی از استان‌های دیگر ایران از نظر توسعه و آبادانی، دلایل متعددی دارد که می‌توان آنها را در چند دسته کلی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیست‌محیطی بررسی کرد.

استان خوزستان به دلیل منابع عظیم نفت و گاز، همواره یکی از استان‌های کلیدی اقتصادی کشور بوده است. اما این تمرکز منابع، به جای توسعه همه‌جانبه منطقه، عمدتاً برای تأمین نیازهای ملی استفاده شده و منافع محلی آن به درستی توزیع نشده است. این موضوع منجر به عدم توجه کافی به زیرساخت‌های محلی شده است.عدم اجرای مسئولیت اجتماعی صنایع در خوزستان یکی از مسائل مهم و حساس در این استان است. خوزستان به دلیل منابع طبیعی غنی، به‌ویژه نفت و گاز، یکی از قطب‌های اصلی صنعتی ایران است، اما متأسفانه بخش زیادی از مردم این منطقه از مزایای این منابع بهره‌مند نیستند. صنایع نفت، پتروشیمی، و دیگر کارخانه‌ها در خوزستان منجر به آلودگی هوا، خاک، و آب شده‌اند. به‌عنوان مثال، پدیده ریزگردها و آلودگی ناشی از فلرهای نفتی تأثیرات مخربی بر سلامت مردم منطقه داشته است.علی‌رغم درآمدهای عظیم حاصل از صنایع مستقر در خوزستان، بسیاری از مناطق این استان از خدمات اولیه نظیر آب آشامیدنی سالم، بهداشت، آموزش، و جاده‌های مناسب محروم هستند.بخش زیادی از نیروی کار در صنایع خوزستان از سایر استان‌ها جذب می‌شوند و فرصت‌های شغلی محدودی برای مردم بومی منطقه فراهم می‌شود. این امر باعث افزایش بیکاری و نارضایتی محلی شده است.

صنایع می‌توانند با سرمایه‌گذاری در حوزه آموزش، مهارت‌آموزی، و تأسیس مدارس یا دانشگاه‌ها نقش مؤثری در توسعه منطقه ایفا کنند، اما این اقدام به‌ندرت انجام شده است.بسیاری از صنایع حاضر در خوزستان نسبت به مسئولیت اجتماعی خود بی‌توجه هستند و شفافیت لازم در تخصیص بودجه‌های اجتماعی یا برنامه‌های توسعه منطقه وجود ندارد.

نبود برنامه‌های توسعه پایدار و عدم مدیریت صحیح منابع طبیعی و انسانی باعث شده که خوزستان از فرصت‌های بالقوه خود به درستی استفاده نکند. بسیاری از پروژه‌های زیرساختی و عمرانی در این استان ناتمام مانده یا به شکلی ناکارآمد اجرا شده‌اند. مدیریت ناکارآمد و نبود برنامه‌ریزی بلندمدت در خوزستان یکی از چالش‌های کلیدی این منطقه در سال‌های اخیر بوده است. خوزستان، با داشتن منابع طبیعی فراوان، از جمله نفت، گاز، و زمین‌های حاصلخیز کشاورزی، پتانسیل بالایی برای توسعه دارد، اما مشکلات مدیریتی و نبود برنامه‌ریزی مناسب، بهره‌برداری مؤثر از این ظرفیت‌ها را با موانع جدی روبه‌رو کرده است.

‌تصمیم گیری‌های کوتاه‌مدت و عدم تدوین استراتژی‌های پایدار در زمینه‌های زیرساختی، اقتصادی و محیط زیستی باعث شده که این منطقه نتواند به توسعه‌ای متوازن و پایدار دست یابد.مدیریت ضعیف منابع آب، ساختارهای قدیمی و تصمیم‌گیری‌های نادرست در بهره‌برداری از رودخانه‌ها و سدها، مشکلاتی نظیر خشکسالی، کم‌آبی و بحران‌های زیست‌محیطی را تشدید کرده است.

خشکسالی، کاهش منابع آبی (مانند خشک شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها)، آلودگی‌های ناشی از صنایع نفتی و گرد و غبار مکرر از جمله عوامل زیست‌محیطی هستند که به شدت بر کیفیت زندگی مردم و توسعه استان تأثیر گذاشته است. مسایل زیست‌محیطی یکی از اصلی‌ترین موانع توسعه در خوزستان است و به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر سایر حوزه‌ها مانند اقتصاد، بهداشت و رفاه اجتماعی تأثیر می‌گذارد. این مشکلات، که عمدتاً ناشی از مدیریت نادرست و عدم توجه کافی به توسعه پایدار هستند، پیامدهای گسترده‌ای برای مردم و زیرساخت‌های منطقه داشته‌اند.

احداث بی‌رویه سدها و انتقال آب از رودخانه‌های خوزستان (مانند کارون و کرخه) به دیگر مناطق، باعث کاهش جریان آب، خشکسالی و کمبود آب کشاورزی شده است.ورود فاضلاب‌های صنعتی و شهری به رودخانه‌ها، آب‌های سطحی و زیرزمینی را آلوده کرده و باعث افزایش مشکلات بهداشتی و کاهش کیفیت زندگی شده است.تغییرات اقلیمی، خشک شدن تالاب‌ها (مانند تالاب هورالعظیم) و بیابان‌زایی، خوزستان را به یکی از مهم‌ترین کانون‌های تولید ریزگرد در کشور تبدیل کرده است. آلایندگی ناشی از صنایع نفت، پتروشیمی و نیروگاه‌ها نیز کیفیت هوا را به شدت کاهش داده و مشکلات تنفسی و بیماری‌های ریوی را افزایش داده است.خشکسالی و مدیریت نادرست منابع آبی، تالاب‌هایی مانند هورالعظیم و شادگان را به مرز نابودی کشانده است. این امر نه‌تنها اکوسیستم‌های طبیعی را تخریب کرده بلکه معیشت هزاران نفر که به این تالاب‌ها وابسته بودند را از بین برده است.شور شدن خاک به دلیل کاهش کیفیت آب، استفاده نادرست از سموم و کودهای شیمیایی، و شوری آب رودخانه‌ها باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و بروز بحران اقتصادی در این بخش شده است.

اما طنز تلخ ماجرا در خوزستان اینجاست که با وجود صنایع بزرگ در چهار گوشه استان فقر و بیکاری بیداد میکند.علی‌رغم منابع غنی، نرخ بیکاری در خوزستان بالاست. این موضوع نشان‌دهنده عدم تطابق میان فرصت‌های شغلی ایجاد شده و نیازهای جمعیتی استان است. همچنین، توزیع ناعادلانه درآمدها و عدم سرمایه‌گذاری در صنایع غیرنفتی نیز مشکلات را تشدید کرده است.خوزستان با وجود دارا بودن منابع غنی مانند نفت، گاز، آب، خاک حاصلخیز و ظرفیت‌های گسترده در حوزه کشاورزی و صنعت، با مشکلات جدی فقر و بیکاری مواجه است. این وضعیت، تناقض آشکاری بین پتانسیل‌های خوزستان و وضعیت زندگی بسیاری از مردم آن ایجاد کرده است. دربخش عمده اقتصاد خوزستان بر صنایع نفت و گاز متمرکز شده است، اما این صنایع با فناوری بالا و نیروی انسانی محدود فعالیت می‌کنند و شغل‌های مستقیم کمی ایجاد می‌کنند.عدم سرمایه‌گذاری کافی در سایر بخش‌ها، مانند کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات، فرصت‌های شغلی را محدود کرده است.خوزستان با وجود ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای که دارد، به دلیل سوءمدیریت، عدم برنامه‌ریزی بلندمدت و مشکلات زیست‌محیطی درگیر معضل فقر و بیکاری است. تنها با اتخاذ سیاست‌های پایدار و توجه جدی به زیرساخت‌ها، منابع انسانی و توزیع عادلانه منابع می‌توان شرایط زندگی مردم این استان را بهبود بخشید.خوزستان یکی از استان‌هایی بود که بیشترین خسارت‌ها را در طول جنگ ایران و عراق متحمل شد. بسیاری از زیرساخت‌ها نابود شدند و بازسازی آنها به طور کامل انجام نگرفت. این مسئله هنوز بر توسعه استان سایه افکنده است.جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) تأثیرات عمیق و طولانی‌مدتی بر خوزستان به‌عنوان خط مقدم جنگ داشت. این جنگ که زیرساخت‌ها، اقتصاد و بافت اجتماعی خوزستان را به‌شدت تحت تأثیر قرار داد، یکی از مهم‌ترین دلایل عقب‌ماندگی این استان از توسعه به شمار می‌رود.

جنگ ایران و عراق تأثیرات عمیق و ماندگاری بر خوزستان گذاشت و روند توسعه این استان را به‌طور جدی مختل کرد. اما با برنامه‌ریزی دقیق، مدیریت صحیح منابع و اجرای طرح‌های توسعه پایدار می‌توان از ظرفیت‌های عظیم خوزستان برای جبران عقب‌ماندگی و رسیدن به توسعه استفاده کرد.که متاسفانه برنامه ریزی دقیق و مدیریت صحیح منابع در این استان بخوبی وجود ندارد.

استان خوزستان از تنوع قومی بالایی برخوردار است. با وجود اینکه این تنوع می‌تواند یک فرصت باشد، اما در مواردی به دلیل عدم توجه کافی به نیازها و مطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم، به یک چالش تبدیل شده است. این موضوع در برخی موارد منجر به نارضایتی و احساس تبعیض شده است.توسعه در خوزستان به طور نابرابر توزیع شده است. به عنوان مثال، شهرهای بزرگ‌تر مانند اهواز ممکن است از امکانات بیشتری برخوردار باشند، در حالی که مناطق حاشیه‌ای و روستاها اغلب از کمبود زیرساخت‌ها رنج می‌برند.

و ….

براستی اما حل مشکلات تلنبار شده خوزستان نیازمند سیاست‌های جامع، مدیریت کارآمد، سرمایه‌گذاری‌های هدفمند و توجه به نیازهای مردم محلی است که امید است با توجه به حضور پزشکیان به عنوان رییس جمهور و تاکید وی بر توسعه و آبادانی ،خوزستان به ریل پیشرفت بازگردد و اشتغال جوانان فارغ‌التحصیل اما بیکار مهیا شود و چرخ زنگار گرفته توسعه در خوزستان دوباره پر رونق بچرخد تا چراغ ایران اسلامی پر فروغ تر باشد.

آباد شدن خوزستان،به توزیع ثروت در کل استانهای کشور منجر خواهد شد.توسعه خوزستان را فراموش نکنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا