آیا اصلاح طلبان درشورای شهر اهواز بازی خوردند!!!

نخبگان – حسین علیخانی : شاید مهمترین عامل بازی خوردن و شکست اصلاح طلبان درانتخابات شورای شهر اهواز موارد ذیل باشد:

۱٫ضعف اعتماد شکننده ی بزرگان اصلاح طلب بود  که کوچک شده بودند و باور نداشتند و جوانترهایشان را به درستی ارنج نکردند

۲٫عدم شناخت نسبی از اخلاق سیاسی و شهروندی و اقتصاد شهری که مقدماتی دارد و رعایت نشد

۳٫ عدم توجه به فرهنگ نخبگی که بازتعریف دوباره ای دارد و آقایان هنوز در چمبره کژاندیشی خود اسیرند و محیط ذهنی ضعیف خود را با طیف اقلیت لیدرهای دانا همتراز دانسته و اندیشه دیگر تاثیرگذاران را باور نداشتند

۴٫ همزمانی دو انتخابات حساس بارقابت دو اندیشه درکشور و سو استفاده های برخی تندروها بداندیش

۵٫ نامدیریتی محض فرماندار و برخی مسولین ارشد خوش خیال استان

✔️ اما چرا اکثر اصولگراها درشورای شهر برنده شدند و علل رای آوری جناب رییسی چه بود؟

علل رای آوری آنجناب در چنین حجمی که همه زور و توان اصولگرایان و همه طیفهای همترازشان محسوب میشود عبارتند از:

۱٫ پرورش فرهنگ دروغ و جوسازی با ابزاری مانند پول و پله و وعده و وعیدهای خیالی به محرومان جامعه و تداوم فریب افکار عمومی و الزاما ندیدن حقیقتهایی که ریشه در نابینایی دارد

۲٫تحریک برخی لیدرهای اقوام و بویژه اصلاح طلبان خودخواهی که نقش پدرخوانده را حتا در سطح مافیایی آن بازی کردند و تک رویهای آنان بدون توجه به منافع و امنیت ملی و استانی

۳٫ کم توجهی برخی دولتمردان و مسولین کشور و فرآیند غیرحرفه ای در چیدمان مدیریت های استان و بیتوجهی به ظرفیتهای بینظیر همه اقوام و دخالتهای بیمورد برخی در دین و مذهب و فرهنگ مردم

۴٫ لیدری دین فروشان دنیاطلب در هر لباسی حتا  روحانی نماهای کم توجه و بله قربان گوهایی که به نیازهای حقیقی جامعه امروز ایران و خوزستان توجه ویژه نداشته و معمولا، تصور میکنند، قیم مردمند . درصورتیکه مردم ستون قدرت نظام و هویت قدرت کشورند و باید این ستونهای پایدار را دریابند

۵٫ضعف عمده برخی مدیران و برخی نمایندگان مردم در مجلس که تا کنون نتوانسته اند فرصتهای مناسب برای توسعه پایدار در استان ایجاد کنند و البته کم تدبیری استاندار در هدایت دستگاههای اجرایی و برخی فرمانداران متکبر و ناکارآمدی که منافع خود را بر منافع ملی و منطقه ای ترجیح میدهند و حرف آخر اینکه در خوزستان باید یک انقلاب و رنسانس مدیریتی با ایجاد فرهنگ تحزب و مطالبه گری از مجراهای قانونی شکل بگیرد تا تحلیهای ثانوی بر مدار گفتمان و حقیقت قرار گیرد  ، تحلیلهای کفتمان ساختارگرا، نقشگرا، انتقادگرا و ذهنگرای کنونی که نشان میدهد انتقادگراها مفاهیم بیشتری را عرضه میکنند اما وجوه اشتراک زبان در همه کشورهای در حال توسعه و بویژه ایران و خوزستان براصالت گفتمان و سیاست ورزی ارجح است و کمتر دیده میشود حال اگر برخی سیاسیون، گرفتار زبان و اقوام خود شوند مفاهیم درست و حقایق مانای اندیشه را نابود و ازهم پاشیدگی و ناتوانی خلق میکنند و چنین میشود

پس تا دیر نشده، برخی لیدرهای جامعه و اصلاح طلب که با خودخواهی بدنبال ایجاد هژمونی جدید معنایی مد نظر فردی خودشان هستند و فهم مردم را کمتر بحساب میآورند ، بجای پرداختن به علل مفهومی در آینده، بدنبال  انسداد دیگری برای پیروزی خود نباشند و کاری که اصولگراهای اتاق فکر جناب رییسی با استفاده از فالوورهای امثال تتلو میخواست انجام دهد و حداقل چند ملیون رای اولی او بنفع جنابشان واریز اما دیده نشدند ببینند و  به این درک برسند که هنوز گفتمانهای واقعی دوران سید اصلاحات، خاتمی عزیز را به بازی تقلیل ندهند زیرا در هر بازی که ترفندها و پیش نیازهای متفاوتی دارد اگر بازنده شدید باید بدانید که خودتان را تقلیل داده اید زیرا هویت و اصالت را تخطئه کرده اید… امیدوارم شورای شهر انتخاب شده کنونی اهواز !!! در برابر مردم و سر پل صراط پاسخگو باشند

حسین علیخانی.اهواز