تحلیل چهارم ؛ نوشتاری از یاسمین مطرودی

اعتدال نخبگان _ یاسمین مطرودی:اینروزها از تیتر اول روزنامه ها و محافل سیاسی شبکه های اجتماعی گرفته تا گفت و شنودهای کسبه بازار، مردم کوچه و خیابان و نشست ها و دوره های خانوادگی، شده بحث داغ انتخابات و زمزمه‌های جدی از روی کار آمدن یک چهره نظامی به عنوان رئیس جمهور!

هرچند نوع نگاه مردم به نظامی‌ها امری مطلق نیست؛ برای مثال حضور پرشور میلیونی مردم در مراسم تشییع پیکر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی یکی از بزرگترین اجتماعات مردمی در سه دهه اخیر، نشان داد که چهره های نظامی از محبوبیت خاصی بین مردم برخوردار هستند و حافظان مرزهای این سرزمین از ارج و قرب خاصی در بین توده مردم برخوردار بوده اند.

شخصیتی نظیر سپهبد قاسم سلیمانی از ابعاد مختلفی قابل بررسی است؛ نخستین ویژگی که محرز است جایگاه نظامی_امنیتی این مرد بزرگ بعنوان فرمانده سپاه قدس و خط مقدم مبارزه با جریان های تکفیری و تروریسم جهانی بود که نتیجه اش، امنیتی است که برای میهن عزیزمان و جبهه مقاومت در منطقه به ارمغان آورد و در جهان او را بعنوان “نماد مبارزه با تروریسم ” می شناسند و سرانجام در این راه به شهادت رسید.

بُعد دیگر تاثیر ایشان بعنوان یکی از نخبگان استراتژیست بر سیاست خارجی بود، که علاوه بر بعد نظامی در قامت یک سیاست مدار کهنه کار با مسئولین سیاسی در کشور های منطقه، بعنوان مثال : ساعت ها مذاکرات فشرده با مقامات عالی رتبه سیاسی و نظامی کشور روسیه و مجاب کردن آن ها برای حضور در ائتلاف علیه داعش ظاهر شد، که نتیجه مذاکرات ایشان کسب پیروزی های متعدد در جبهه مقاومت و ضربات مهلک به داعش بود.

لکن دشمنان خبیث این ملت با عوض کردن جای شهید و جلاد سعی دارند نیروهای خادم ملت و سربازان ولایت را به جرم پاسداری از این ملت و آرمان های اسلام عزیز و انقلاب، در افکار عمومی تخریب کنند.

بی شک یکی از برکات و مواهب انقلاب اسلامی،افزایش فهم و بینش سیاسی اقشار مختلف مردمی بود؛ با بررسی اجمالی انتخابات ادوار گذشته تجربه ثابت کرده که مردم متناسب با نیاز یا بحرانی که کشور با آن مواجه بوده به کاندیدی که برنامه یا شعاری در جهت رفع آن مشکل داشته رای دادند؛فارق از نتایجی که بدنبال داشت؛

مثلاً بعد از جنگ مردم به آقای هاشمی رفسنجانی رأی دادند که دیدگاه های اقتصادی مطرح کرد چون کشور نیازمند به بازسازی و نوسازی بود،پس تشخیص مردم در آن مقطع زمانی تشخیص بجایی بود، منتها اشکالی که به وجود آمد این بود، آقای هاشمی به جای اینکه اقتصاد مورد نیاز کشور را دنبال کند، اجرای سیاست های اقتصاد لیبرالی را در پیش گرفت،پس نگاه مردم در مقطع انتخابات تعیین کننده است.

امروز با توجه به تهدیدات و خطرات امنیتی که از سوی دشمنان بارها متوجه این مرزو بوم شده،برای هدایت و سکان داری کشور یک فرد نظامی استراتژیک شایسته تر است. برای محرز شدن اهمیت موضوع باید دو مولفه ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک را درنظر گرفت. تنگه هرمز، سه جزیره تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی، واقع شدن بین اقیانوس هند و روسیه و پل ارتباطی بودن بین شرق و غرب واقعیت های ژئوپلتیک ایران هستند. این جایگاه برجسته باید  به دست فرد استراتژیک اداره شود و کسی با تخصص نظامی و امنیتی بیشتر از دیگران می تواند به عنوان محور مدیریت استراتژیک نقش آفرین باشد.

از سوی دیگر دشمنان ما شدیدترین تحریمها را علیه ما اعمال کرده اند وعملا دریک جنگ اقتصادی قرار داریم. کشور ما نیاز به یک فرمانده اقتصادی دارد. که بتواند بادارا بودن دانش اقتصادی تحریمها را خنثی کند. روحیه جنگندگی(انقلابی-جهادی) را درکنار تخصص نظامی بکار گیرد.

هر کسی می خواهد رئیس جمهور شود باید یکسری ویژگی هایی را داشته باشد:

?عرصه دفاعی – امنیتی:

ما امروز با شخصی نظیر دکتر محسن رضایی، بعنوان یک فرد استراتژیک روبرو هستیم که با منابع محدود توانست پیروزی های عظیمی را در دوران پرفراز و نشیب دفاع مقدس برای کشور به ارمغان بیاورد.

در بُعد امنیتی؛ موسس اولین سازمان اطلاعاتی کشور پس از انقلاب هستند.

در بعد دفاعی؛ بزرگترین ارتش انقلابی را در ایران ومنطقه وبلکه جهان را بنام نیروهای سه گانه هوافضا, دریایی وزمینی سپاه پاسدران انقلاب اسلامی را با حکم حضرت امام راحل(ره) وهدایت مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ایجاد کردند.

دکتر محسن رضایی با توجه به سوابق مدیریتی که در دوران پرتلاطم و حساس جنگ تحمیلی ثابت کرد که دارای  روحیه انقلابی اصیل و جوان گرا و توانمند در حیطه مدیریت جهاد هستند،میدان دادن و اعتماد به جوانان و انتساب آن ها بعنوان فرماندهی لشکرها و تیپ ها مصداق اعتقاد ایشان به جوانگرایی است، روحیه جهادی ایشان نیز در حضور بی درنگ و بی وقفه ایشان در میدان های نبرد -که یک لحظه سنگر فرماندهی را رها نمیکردند- نمود داشت.

?عرصه اقتصادی:

جناب آقای دکتر رضایی بعد از گذشت ۱۶سال از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کناره گیری کردند و با تشخیص بجایی که در خصوص تغییر تاکتیک دشمن از تهدیدات نظامی به عرصه جنگ اقتصادی دادند، بصورت تخصصی وارد عرصه اقتصاد شدند و با تحصیل در زمینه اقتصاد در سطح عالی (دکترا) در کسوت یک اقتصاددان متفکر سند چشم انداز۱۴۰۴ را تدوین نمودند. ایشان در زمینه مسائل اقتصادی علاوه بر دانش و تخصص،و با توجه به اینکه قریب به ۷۰ کمیسیون تخصصی در مجمع تشخیص مصلحت نظام تحت نظارت ایشان در رابطه با مسائل گوناگون کشور اعم از :عمرانی،اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی و..فعالیت میکنند، که موجب شده ایشان نسبت به مشکلات و جزئیات مسائل اقتصادی کشور اشراف کامل داشته باشند که تحلیل دقیق و موشکافانه ی ایشان از وضعیت ارزی وپولی کشور و مواضع دقیق و کارشناسی شده ای که ایشان در موارد متعدد اتخاذ کردند از نتایج آن میباشد. مُضاف بر این ایشان چندین کتاب و مقاله در حیطه مسائل اقتصادی به رشته تحریر در آوردند.

?عرصه سیاسی:

ایشان بعد از کناره گیری از منصب نظامی، طی حکمی از جانب مقام معظم رهبری به سمتِ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیده شدند و بعد ها طی دو دوره کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری(۸۸،۹۲) در دومین مرتبه حضور خود در عرصه رقابت بر سر کُرسی ریاست جمهوری ،با کسب قریب چهارمیلیون رای از راه یافتن به پاستور بازماندند. ایشان با حضور در عرصه های فرماندهی و مدیریتی مختلف از توان و تجارب سیاسی قابلی طی زندگی خود بر خوردار شدند که قطعا در مدیریت کلان مملکت می تواند در حل این کلاف سر درگم مدیریتی کشور،راهگشا باشد.

ایران اسلامی امروز نیازمند به مدیری مدبر و دلسوز با ویژگی های جامعی ایست که‌ شاید به جرأت میتوان گفت “محسن رضایی” عصاره این ویژگی هاست.