شرح این هجران و این خونِ جگر — این زمان بگذار تا وقت دگر/ مرثیه محمد کیانوش راد برای قاسم آهنین جان

تاریخ انتشار: چهارشنبه 15 اردیبهشت 1400 | 01:35 ق.ظ
شرح این هجران و این خونِ جگر — این زمان بگذار تا وقت دگر/ مرثیه محمد کیانوش راد برای قاسم آهنین جان زمان مطالعه: ۲ دقیقه دکتر محمد کیانوش راد دقایقی پس از مرگ قاسم آهنین جان نوشتاری را برای نخبگان ارسال نمود که متن این نوشتار بی کم و کاست در ادامه می آید گفتنی ست قاسم آهنین جان شاعر سپید سرای معاصر اهل اهواز بود که در شامگاه سه شنبه بیست و یکم رمضان جان به جان آفرین تسلیم […]
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

دکتر محمد کیانوش راد دقایقی پس از مرگ قاسم آهنین جان نوشتاری را برای نخبگان ارسال نمود که متن این نوشتار بی کم و کاست در ادامه می آید

گفتنی ست قاسم آهنین جان شاعر سپید سرای معاصر اهل اهواز بود که در شامگاه سه شنبه بیست و یکم رمضان جان به جان آفرین تسلیم نمود از این شاعر اهوازی بیش از ده مجموعه شعر بر جای مانده است .

به یاد قاسم آهنین جان
به نام خدای خالق قلم
« غم این خفته ی چند
خواب در چشمِ ترم می شکند .»

جان خسته و آهنین ِ آهنین جان آب شد و به جان جانان پیوست .

آهنین جان در مصاحبه ای با ایسنا در زمستان ۹۹ و با بیان رنج و اندوهش از زمین و زمانه اش گفت : پس از مرگم کسی تسلیتی نگوید و مراسم و بزرگداشتی برگزار نشود .
تسلیتی نمی گویم ، اما نمی توان از مظلومیت و بی توجهی و بی پناهی هنرمندان خوزستانی سخن نگفت .
مرحوم حسین پناهی ، عبدالرضا حیاتی ، محمد ایوبی ، آرش باران پور ، مجید فروتن ، فتح الله بی نیاز و ….در بی توجهی و گاه گمنامی و رنج و اندوه و غربت ، از میان ما خوزستانی ها به دیار حق شتافتند .
قدر آنان را نشناختیم و اکنون هم قدر زنده گانمان را نمی شناسیم .
آهنین جان گفت هیچ هنرمند و شاعری بر تشیع و تدفین پیکرش حضور نیافته و بر گورش — آنگونه
که خود می گفت — حاضر نشوند .
چرا چنین شده است و چرا چنین تلخ با ما سخن گفت ؟
با تلخکامی باید گفت فرهنگ و هنر خوزستان را دیری است که به نفس انداخته اند . دلایل و علل آن اکنون در حوصله این کلام و زمان نیست .
« شرح این هجران و این خونِ جگر — این زمان بگذار تا وقت دگر . »
به عنوان نمونه ای از این وضعیت تاسف بار باید به تغییر نام فرهنگسرایی در ماهشهر که به نام یکی از مفاخر ادبی و فرهنگی خوزستان یعنی دکتر ابراهیم قیصری مزین شده بود اشاره کرد .
دکتر قیصری عمر خویش را در راه فرهنگ و ادب پارسی صرف نموده است و این بی توجهی و بی مهری ، متوجه قیصری نیست ، متوجه ادب و فرهنگ خوزستان و خوزستانیان است .
امید است ، مسولان اجرایی و فرهنگی استان از این مساله به ظاهر ساده — اما مهم — غفلت نکنند و بصورتی در خور شان این استاد فرهیخته و شخصیت ماندگار خوزستانی ، جبران ِ مافات کنند .

هر منطقه و استانی را با نام مفاخر آن می شناسند.
متاسفانه تنبلی ، حسادت ، رقابت های دشمن گونه ، بی مسولیتی و بی توجهی و بدفهمی ، از آفات موجود در میان برخی از نخبگان و مسولان خوزستانی است .
اخرین بار قاسم آهنین جان را در کتابفروشی مهام دیدم . گردش در میان کتاب ها ، به وجدش آورده بود و سرخوش بود . گفتیم و با حسرت گفتیم . گفتم چه خبر ؟ چه می کنی ؟ گفت : بگذار و بگذریم . چیزی نگویم بهتر است . به اصرار و تقلا ، کتابی به او به رسم هدیه تقدیم کرد .
خوزستان و هنرمندان و مفاخر فراموش شده ی اکنون و زنده گان را دریابیم .
پیام قاسم آهنین جان این است . زندگان را در بابید .
« مدت ها گور خویش را تهیه دیده ام و بنابردلایلی نمی توانم تغییر دهم گورم را . وگرنه ، حتما گورجایی در گم آباد جهان بر می گزیدم که بنی بشری نداند به کجاست گورگاهم .»

روحش شاد
سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰

آخرين اخبار
پر بحث ترين
اینستاگرام نخبگان
محل كد آمار