شگردهای پیروزی

جریان‌های سیاسی داخل جمهوری‌اسلامی برای ورود به انتخابات چه تجویزهایی دارند؟

علی رضا جلالی
تاریخ انتشار: پنجشنبه 9 بهمن 1399 | 23:49 ب.ظ
جریان‌های سیاسی داخل جمهوری‌اسلامی برای ورود به انتخابات چه تجویزهایی دارند؟ زمان مطالعه: ۷ دقیقه با اعلام نامزدی حسین دهقان برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شیپور آماده‌باش نامزدها برای انتخابات ریاست جمهوری به صدا درآمده است. در طول تاریخ جمهوری اسلامی، انتخابات ریاست‌جمهوری همراه با میزان مشارکت بالاتری به نسبت دیگر انتخابات (خبرگان، مجلس، شورا و همه‌پرسی قانون اساسی) بوده است. متوسط میزان مشارکت در سیزده دوره انتخابات ریاست‌جمهوری […]
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

با اعلام نامزدی حسین دهقان برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شیپور آماده‌باش نامزدها برای انتخابات ریاست جمهوری به صدا درآمده است.

در طول تاریخ جمهوری اسلامی، انتخابات ریاست‌جمهوری همراه با میزان مشارکت بالاتری به نسبت دیگر انتخابات (خبرگان، مجلس، شورا و همه‌پرسی قانون اساسی) بوده است. متوسط میزان مشارکت در سیزده دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ۶۷.۶۳درصد، یازده دوره انتخابات مجلس ۵۸.۹۴درصد، پنج دوره انتخابات شورا ۶۲.۶۴درصد و سه دوره همه‌پرسی قانون اساسی ۶۰.۱۴درصد و پنج دوره انتخابات خبرگان رهبری ۵۶.۶۱درصد بوده است. به‌علاوه انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر از انتخابات دیگر رقابتی بوده و بیش از انتخابات نهادهای دیگر منجر به ایجاد دوقطبی در جامعه شده است.

در این مقاله، برآن هستم‌ تحلیل‌ها و تجویزهای رایج در محافل سیاسی را که بعضا به فضای عمومی هم نشت پیدا کرده‌اند، تدقیق و دسته‌بندی کنم. این تحلیل‌ها و تجویزها معطوف به این سوال هستند که اصلی‌ترین عامل برای پیروزی در انتخابات آینده چیست‌اند؟

این تحلیل‌ها و تجویزها، هر یک به بخشی از این عوامل و در سطوح مختلف می‌پردازند و عوامل را از نظر فردی، تشکیلاتی، ائتلاف سیاسی، یا گرایش مهم اجتماعیِ تاثیرگذار در انتخابات آینده در نظر می‌گیرند.

گذر وقایع و نتیجه انتخابات می‌تواند نشان دهد که این تحلیل‌ها و تجویزها تا چه حد واقع‌بینانه بوده‌اند. تحلیل‌ها و تجویز‌های ارائه‌شده را می‌توان در هشت گروه دسته‌بندی کرد:

۱. بازگشت به ۹۲

گروهی از اعضای دولت مستقر –به‌ویژه برخی افراد در میان مشاوران رئیس‌جمهور- در پی بازسازی و تکرار ائتلافی هستند که سال ۱۳۹۲ بین اصلاح‌طلبان و حامیان حسن روحانی -که بعدها اعتدالیون نام گرفتند- شکل گرفت.

اینان پیروز انتخابات را نامزد ائتلاف این دو جریان می‌دانند. به گمان آن‌ها نامزدی که مقبول دو جریان و به‌ویژه مقبولِ دو شخصیت اصلی و تاثیرگذار این جریان‌ها یعنی محمد خاتمی و حسن روحانی باشد، شانس پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ را خواهد داشت.

این تجویز، قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا هم مطرح می‌شد اما حالا با پیروزی جو بایدن، امکان موفقیت این ائتلاف به نظر پیشنهاد‌دهندگان‌اش تقویت هم شده است.

نامزدهای مطلوبِ این تجویز، شخصیت‌هایی چون جواد ظریف، رضا اردکانیان و بیژن نامدار زنگنه هستند که گمان می‌رود شخصیت‌های حقیقی و حقوقی موثرِ اصلاح‌طلبان و اعتدالیون از آن‌ها حمایت ‌کنند.

این تجویز مورد اقبال بوروکرات‌های ارشد دولت فعلی است اما اگر به سیاق انتخابات‌های ۸۴ و ۹۲در پایان دوران هشت‌ساله یک رئیس‌جمهور، شاهد فاصله‌گذاری رای­دهندگان با نامزدهای ائتلاف وضع موجود باشیم برای پیروزی، دشواری‌های زیادی خواهد داشت.

۲. جوان مومن و انقلابی

این تجویز برآمده از تحلیل‌های جریان نواصول‌گرایی است که برداشتی از سخنان آیت‌الله‌خامنه‌ای درباره تشکیل دولت جوان، مومن و انقلابی را مشروعیت‌بخش تحلیل شاذ خویش قرار داده‌اند.

بر مبنای این تحلیل، ناکامی‌های نظامْ حاصل عملکرد همه مسوولان اجرایی، تقنینی و قضایی ۴۰سال گذشته است و از این رو باید آنان را خانه‌نشین و مفتضح کرد.

در اینجا منظورم از نواصول‌گرایی، نه فقط باقر قالیباف و هوادارانش بلکه گستره‌ای از اصول‌گرایان جدید است که از دلِ نهادهایی همچون بسیج دانشجویی دانشگاه‌ها، طلاب جوان، جریان عدالتخواه دانشجویی و … برآمده‌اند.

بر اساس این تجویز، رییس‌جمهور مطلوب آینده چهره‌هایی چون سعید جلیلی یا سعید محمد خواهند بود. این دیدگاه نیز در صورت حضور حداکثری مردم در پای صندوق‌های رای – که تنها در صورت بازسازی اعتماد به جریانات سیاسی رخ خواهد داد- راه دشواری برای پیروزی خواهد داشت.

۳. رئیس‌جمهور نظامی

این تجویز که این روزها حتی در میان برخی چهره‌های روشنفکر هم طرفدارانی یافته، با توجه به گستره نفوذ سپاه بر نهادهای اقتصادی، امنیتی، سیاسی و… و ناکامی آنچه  نظریه حاکمیت دوگانه نامیده می‌شود، حضور نظامیان در پست ریاست‌جمهوری را برای حل مسایل کشور تجویز می‌کند.

روشن است که منظور از نظامیان فرماندهان عالی‌رتبه سپاه است و نه نیروهای ارتش.

آنچه نظریه حاکمیت دوگانه در عمل تجویز می‌کرد این بود که در مقابل حضور جناحی از نظام در نهادهای انتصابی، جناح دیگر در نهادهای انتخابی، تعادل سیاسی را حفظ کند.

بنابر نظریه حاکمیت دوگانه حضور فردی از نهادهای نظامی که زیر نظر رهبر انقلاب و بنابراین انتصابی هستند،  در مقام ریاست‌جمهوری مطلوب نبود چرا که تعادل سیاسی را برهم می‌زد.

همان‌طور که اشاره کردیم ناکامی نظریه حاکمیت دوگانه، موجب اقبال برخی – از جمله برخی در میان اصلاح‌طلبان- به تجویز حضور نظامیان در پاستور شده است.

البته خود نظامیان از سال ۸۰ علاقه خود را به تصدیِ این سمت نشان داده‌اند: علی شمخانی در سال ۸۰، محسن رضایی و قالیباف در سال ۸۴، محسن رضایی در سال ۸۸، قالیباف و رضایی در سال ۹۲ و قالیباف در سال ۹۶.

به‌علاوه با افزایش روزافزون نظامیان در مجلس به ویژه در دوره اخیر که بیش از ۱۱۰ تن از نمایندگان سابقه حضور رسمی در سپاه و بسیج دارند، این تجویز حامیان بیشتری یافته است.

باید توجه داشت که جز قالیباف و آن‌هم در انتخابات ۹۲ هیچ‌یک از کاندیداهای نظامی جزو دو کاندیدای دارای بالاترین رای در انتخابات نبوده‌اند.

اما از سوی دیگر، تجربه تاریخی ایران نشان می‌دهد پس از یک دوره حضور مردم در عرصه سیاسی، بالا گرفتن نزاع‌های سیاسی و اهمیت یافتن نهادهای انتخابی، در شرایط ناکارآمدی این نهادها و کاهش امنیت بعید نیست که نامزد نظامی مقبولیتی بیش از گذشته پیدا کند.

اعلام نامزدی حسین دهقان و شنیده‌هایی که حضور کسانی همچون قالیباف، رستم قاسمی، رضایی، محمد را محتمل می‌کنند، نشانه آن است که در انتخابات آینده باید منتظر حضور فعال نظامیان باشیم.

باید توجه داشت نظامیان همچون قالیباف در سال  ۸۴  که داعیه‌دار برخی خواسته‌های طبقه متوسط و در سال‌های ۹۲ و ۹۶ در پی کسب رضایت محرومان جامعه بود، علاوه بر تکیه بر جایگاه نظامی خویش، می‌توانند داعیه‌دار برخی مطالبات دیگر از جمله حل بحران‌های خارجی و روابط کشور در عرصه بین‌الملل باشند.

به‌طور مثال، حسین دهقان از حل مسأله روابط خارجی کشور به عنوان یکی از برنامه‌های‌اش خبر داده. نظامی‌ها علی‌رغم توفیق تعداد زیادی از فرماندهان‌شان در انتخابات مجلس، با مسیر سختی برای پیروزی در انتخابات رودررو هستند که بیش از همه ناشی از تفاوت روش‌های بسیج در عرصه سیاسی و امور نظامی است.

۴. تراز احمدی نژاد

تجربه دو انتخابات‌ سال ۹۲ و ۹۶ و نقش بی‌بدیل خاتمی در پیروزی حسن روحانی و فهرست امید در مجلس و خبرگان، حالا در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ و هم‌زمان با افول محبوبیت مردمی اصلاح‌طلبی، این تصور را به‌وجود آورده که سیاستمدار دیگری می‌تواند این بار بازیگر اصلی انتخابات باشد.

و این سیاستمدار، همان کسی است که برخی نظرسنجی‌ها او را محبوب‌ترین سیاستمدار در میان روسای جمهوری سابق برآورد کرده‌اند یعنی محمود احمدی نژاد که بحران‌ تورم روز افزون، ناموفق‌ماندن برجام و کاهش توان خرید مردم بازسازی جایگاه او را ممکن‌تر ساخته است.

عده‌ای در مورد اینکه رای احمدی‌نژاد به فرد دیگری قابل‌انتقال ‌باشد، شک دارند و با توجه به احتمال بالای ردصلاحیت او، معتقدند احمدی‌نژاد نمی‌تواند با تایید کاندیدای دیگری نقشی چون خاتمی در انتخابات‌های بین ۹۲ تا ۹۶ را بازی کند.

در پاسخ به نقدها، طرفداران این تحلیل ادعا می‌کنند احمدی‌نژاد تاکنون از کاندیدای در صحنه‌ای دفاع نکرده و هنوز برای ممکن نبودن انتقال رای او به فردی دیگر شاهدی نیست.

از سوی دیگر کاندیدهایی که به لحاظ رفتار انتخاباتی در سال‌های ۹۲ تا ۹۶ همواره فاصله‌شان با او را حفظ می‌کردند حالا در شرایط بازسازی جایگاه او حتما خود را به لحاظ رفتار و منش به او شبیه کرده و خط‌مشی او در نفی دیگران را (احتمالا این‌بار خاندان لاریجانی به جای هاشمی) تکرار خواهند کرد و در نهایت، با حمایت احمدی‌نژاد ورق خواهد برگشت. برخی مواضع اخیر عزت‌الله ضرغامی و پرویز فتاح نشان می‌دهد این دو، پیروزی در انتخابات را با توسل به تشبه به احمدی‌نژاد ممکن می‌دانند.

۵. تکنوکرات مطیع و ملایم

این تجویز قبل از برگزاری انتخابات آمریکا در محافل سیاسی رواج داشت اما با پیروزی بایدن همچون تجویز نخست تقویت شده.

بر اساس این تجویز، تجمیع بحران‌ها، کشور و نظام را نیازمند تکنوکراتی کرده که توان حل این بحران‌ها را داشته باشد و در ضمن اعتماد رهبری را هم برای حمایت از بحران بین‌المللی و مذاکره احتمالی دارا باشد.

بر اساس این تحلیل شخصیت‌هایی چون محمد مخبر، رییس ستاد اجرایی فرمان امام، حسن قاضی‌زاده هاشمی به عنوان نامزدهای دارای این شرایط در محافل مطرح هستند گرچه تعدادی از مشاوران محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی نیز کاندیدای خود را واجد این شرایط می‌دانند.

فرض این تحلیل آن است که اولا بحرانی‌بودن اوضاعه نزد همه مسوولان عالی‌رتبه پذیرفته شده است و ثانیا ضرورت ایجاد نوعی آرامش در داخل و خارج هم مورد قبول همه مسوولان عالی‌رتبه است و روند انتخابات در این شرایط پیش خواهد رفت.

از این رو، در جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب به‌ویژه در میان بوروکرات‌ها‌ی عالی‌رتبه، نامزدی با این صبغه سیاسی و اجماعی طرفدار دارد.

گر چه به‌نظر می­رسد هم درباره نوع بحران­ها و هم راه‌حل آن‌ها، در سطوح عالی نظام اختلاف نظر جدی هست و لذا علاوه بر تکنوکراسی نظام ارزشی نامزد پیروز هم در نظر مسوولان عالیرتبه دارای اهمیت است.

۶. کاندیدای حزبی

اصول‌گرایان از ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد تجربه تلخی دارند. تجربه‌ای که در نهایت به دلیل مواضع و رفتارهای او و نزدیکانش چون بقایی و مشایی به جدایی اصول‌گرایان از رئیس‌جمهوری منجر شد که مدافع سرسختش بودند.

همین تلخی را اصلاح‌طلبان با ریاست‌جمهوری حسن روحانی تجربه کردند که خلف وعده‌ کرد و پُست‌های کلیدی را علی‌رغم انتقادهای گسترده به تیمی از نزدیکان‌‌اش سپرد. به‌همین دلیل، فعالان حزبی پرسابقه در دو جناح به ویژه در سطوح میانی از معرفی کاندیدای غیرحزبی حذر می‌کنند. مواضع برخی اعضای حزب اتحاد و حزب مؤتلفه علی‌رغم تفاوت در همه مواضع دیگر از این جهت شباهت دارد و هردو بر معرفی کاندیدای حزبی تأکید دارند.

موتلفه در انتخابات گذشته مصطفی میرسلیم را به صحنه آورد و او حتی پس از ائتلاف قالیباف و ابراهیم رئیسی در صحنه ماند.

شنیده‌ها از حزب اتحاد هم گویای حمایت گروهی از اعضا از نامزدهای حزبی است؛ کسانی همچون رضا خاتمی یا دبیرکل فعلی حزب، علی شکوری‌راد یا محمدرضا ظفرقندی.

۷. انتخابات دوقطبی

برخی با توجه به سابقه سه انتخابات اخیر ریاست‌‌جمهوری که دو قطبی شد، معتقدند باید نامزدهایی در دو سوی انتخابات به صحنه بیایند که امکان اجماع در دو جناح اصلی یعنی اصول‌گرا و اصلاح‌طلبان براب آنان وجود داشته باشد.

ابراهیم رئیسی و جواد ظریف نامزدهایی هستند که به‌نظر می‌رسد امکان اجماع بر آنان از سوی اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان وجود دارد.

۸. ترکیب رئیس‌جمهور و معاون اول

این روش در سال ۸۴ توسط کمپین مصطفی معین و در سال ۸۸ توسط کمپین مهدی کروبی اجرا شد و اگرچه در هیچ‌یک به پیروزی منجر نشد اما این روزها تحلیلی در محافل سیاسی رایج شده که معتقد است ترکیبی از نامزد مقبول نظام و نامزد دارای توان حل مسائل بین‌المللی و محبوبیت مردمی، می‌تواند در انتخابات ۱۴۰۰ به پیروزی برسد.

و اساسا غیر از پیروزی در انتخابات، فقط با همین ترکیب حل مسائل ایران در عرصه بین‌الملل ممکن خواهد شد.

بر اساس این تحلیل، در میان اصلاح‌طلبان و اعتدالیون، ترکیب علی لاریجانی- جواد ظریف ترکیب مطلوبی خواهد بود که هم آرا مردمی و هم اعتماد نظام را با خود خواهد داشت. در دیگر سو،‌ ترکیب‌هایی از جنس سعید جلیلی و سعید محمد نیز در میان نواصول‌گرایان از همین جهت مورد توجه قرار بوده‌ است.

با کنارهم قراردادن این تحلیل‌ها و تجویزها، با ترکیب نامزدهای احتمالی که تنوع فراوان‌تری نسبت به دوره‌های گذشته دارند و نامزدهایی که بسیاری از آنان تاکنون کم‌تر در معرض انتخاب مردم بوده‌اند و از این رو نمی‌توان حدسی از میزان مقبولیت مردمی آنان زد روبه‌رو می­بینیم.

در کنار این تنوع افراد با گستره‌ای از تحلیل‌ها و تجویزهای نخبگان فعال در حوزه‌های حزبی، ستادهای انتخاباتی، نظامی‌ها، بوروکرات‌های عالی‌رتبه، بوروکرات‌های میان‌رتبه – که در این یادداشت حداقل هشت مورد آن را برشمردیم رو به رو هستیم.

تحلیل‌های مهمی نیز به ترویج شرکت‌نکردن در انتخابات یا بی‌اهمیت بودن حضور در انتخابات آینده می‌پردازند که طرح این تحلیل‌ها و بررسی خواستگاه و محتواهای آن‌ها یادداشت جداگانه‌ای می‌طلبد.

همه این‌ها نشان از پلورالیسم هرج‌ومرج‌گونه‌ای از تحلیل و تجویزها در فاصله چندماهه به انتخابات دارد و به نظر می‌رسد ما در هیچ‌‌یک از انتخابات ادوار گذشته در چنین وضعیتی از تحلیل‌ها و تجویزهای پرتنوع و متفاوت نبوده‌ایم که اجماع نظری را برای کنش عملی و موثر بسیار دشوار می‌کند.

من قائل به برتری و ارجحیت هیچ‌یک از این تحلیل‌ها و تجویزها بر دیگری نیستم و در پایان تلاش می‌کنم یک تقسیم‌بندی از خاستگاه این تحلیل‌ها ارائه دهم.

مبنای این تحلیل‌ها برمی‌گردد به میزان دسترسی گروه‌ها و محفل‌هایی از نخبگان نظامی، نخبگان بوروکرات و حزبی به منابع کمیاب ثروت، منزلت و اطلاعات و این دسترسی هم تابعی است از دست‌یابی به قدرت در ایران.

این گروه‌ها در پی دستیابی به این قدرت هستند حال چه به شیوه‌ای رادیکال یا به شیوه‌ای اجماعی.

از این رو ائتلاف آنانی که در سطوحِ بالای قدرت حضور دارند محتمل‌تر و احتمال ائتلاف آنانی که دسترسی کم‌تری به قدرت بوروکراتیک دارند، کمتر خواهد بود. این که کدام یک از این تحلیل‌ها و تجویزها پیروز انتخابات باشد، نیازمند شناسایی بررسی روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت، و بلندمدت موثر بر انتخابات ریاست‌ج  مهوری است که در یادداشت‌های هفتگی آینده به آن‌ها خواهم پرداخت.

آخرين اخبار
پر بحث ترين
اینستاگرام نخبگان
محل كد آمار